چهارده قرن است سرم را بر ديوار خانه ي خاموش و گلين محقري نهاده ام كه از همه ي تاريخ بزرگتر است و هرگز به زور هيچ قصري ،زرهيچ گنجي و تزوير هيچ معبدي ،سرم را لحظه اي بر نگرفته ام و به سراغ خانه ي ديگري نرفته ام .
كه در اين خانه ،فاطمه هست ،نخستين قرباني غضب و فرياد اعتراض مظلوم .و علي هست ،نخستين حق محكوم اشرافيت و نفاق .
كه حسين هست ،آقاي شهيدان بشريت .
كه زينب هست ،پيام ابدي انقلاب و زبان گوياي شهادت !