سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 122122

  بازدید امروز : 0

  بازدید دیروز : 23

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان

لوگوی دوستان





 

درباره خودم

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...
مدعی محبت
آرزوی من! این رنج دیده جسم بی تعادل، محتاج ایستا نمودن توست؛ این ملتهب دل بی سکون، محتاج آرامش توست؛ این سیه جان بی ابرو محتاج مهر توست؛ پس ای مهر عالم! بتاب بر جان خسته ام.. بتاب بر قلب شکسته ام؛ بر دستان بسته ام؛ بر عهد گسسته ام؛ بتاب و ناپاکیم بزدای... (این بهترین توضیحی بود که می تونستم راجع به خودم بگم..)

 

لینک به لوگوی من

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

دسته بندی یادداشت ها

شعر محرمی سوزناک . شعری زیبا . عاشورا . کربلا . محرم .

 

بایگانی

ادعاهای پیشین
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386

 

اشتراک

 

 

از خنده زیاد برحذر باش که دل را می میراند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

یاد ایام

نویسنده:مدعی محبت::: سه شنبه 86/12/21::: ساعت 6:6 عصر

باز هم برای به روز کردن موضوعات خیلی خیلی زیاد بود، و باز هم فعلاً یکی رو انتخاب کردم بنویسم. باز هم بقیه برای بعد!

 این دو سه روزی که به وطن عزیمت کردم، یه تکلیف به دوشم گذاشته شد که علی رغم وقت زیادی که ازم گرفت اما خیلی خوب بود، چون دوباره منو به روزهای کودکی و دانش آموزی برد و خب البته دوباره استعدادم رو به رخم کشید!!!!، عالی بود.
صبح روز جمعه از پسر خاله ی عزیزم که سوم دبستان هست پرسیدم چه تکالیفی داری؟ گفت سه تا، دو تاش رو خودم باید انجام بدم یکیش رو بابا. بابای محترمش هم که تازه از مسافرت بازگشته بود و باید فردا شب هم مجدداً تشریف می برد، من هم که دلم براشون سوخت گفتم مشق بابات چیه؟ گفت نقاشی. گفتم خب من انجام می دم برات.
گفتن همان و ...!
خاله تشریف آوردن و بــــــــــــــــــله! 22 درس بود که باید از هر کدوم می شد یه تصویر می کشیدم!
اون روز کاملاً به جز زمان میل کردن ناهار و شب هم رفتن به برنامه ی عزاداری و ...، تمام مدت تا آخر شب مشغول بودم و فردای اون روز هم تا قبل از برگشتن مشغول بودم. نهایتاً هم رنگ آمیزی کامل نشد. قسمت های سخت ترش رو رنگ کردم و بقیه موند. چند تا رو می ذارم این جا استفاده کنید(!!!)، خوبه ببینید!!!  

هدیه است دیگه!  این هم خانم گنجشکه و آقا مورچهه! 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

   سجاده ی سجاد اهل بیت علیهم السلام

 

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

این گل نرگس جهانی را مصفا می کند آخر...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چرااسب بابامون بی سواره...؟

می دانم که می آیی با سبدسبد گل...ای مهر مهربان!

 



  • کلمات کلیدی :

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    طوفان واژه ها
    بانوی کرامت
    [عناوین آرشیوشده]


    [ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

    ©template designed by: www.persianblog.com